اموزه های قران وعترت و نماز
نويسندگان

واژهٔ نماز واژه‌ای پارسی است که ایرانیان برای واژهٔ «صلاة» عربی به کار بردند. این واژه به معنای خم شدن و سرفرودآوری برای ستایش و احترام است.[۱] واژهٔ نماز نام‌واژه‌ای از فعل نمیدن فارسی به معنی تعظیم‌کردن است.

 

برخی حدس زده‌اند که این واژه از واژهٔ «ناماسته» در زبان سانسکریت گرفته شده‌باشد که محتمل نیستمحمد مسعود نوروزی معتقد است کلمه نماز از ریشه نماچ که در پارسی میانه (پهلوی زمان ساسانیان) است گرفته شده و فعل نماچ پورتن به معنای نماز بردن و تعظیم کردن به کار رفته‌است؛ و قبل از آن در ایران باستان از ریشه نم به معنای خم شدن و سر فرو آوردن مشتق شده‌است. در اوستا نماز به صورت نمنگه یا نمه به معنای دعا و درود آمده‌است

نماز در دین یهود

نماز در یهودیت (در عبری: تفیلا תפלות) و در جمع تفیلیم یا تفیلوت خوانده می‌شود. توضیحات دقیق در باب آن‌ها را می‌توان در سیدور یا بخش‌های میشنا کتب سنتی دعای دیانت یهودی جست.

معمولا در هر روز سه نماز می‌خوانند و در روز شبات شنبه و سایر روزهای مقدس فرقه‌های ارتدکس و محافظه کار یک نماز اضافی هم به نام موسف خوانده می‌شود.


 


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
ادامه مطلب
[ چهار شنبه 29 آذر 1398برچسب:, ] [ 23:43 ] [ محمد سلطانی نژاد ]

متن و آهنگ سرود « ذکر جمیل »

 

اي راز و نياز بي کرانه
اي سوز و گداز جاودانه
اي جاري شط روشن عشق
اي روح دميده در تن عشق
اي زمزمه خدا پرستي
مقصود خدا ز راز هستي
اي مونس بندگان صادق
داغ دل لاله هاي عاشق
با توست که روح پر بگيرد
بيماري دل شفا پذيرد
با توست که تا خدا کشم پر
پرواز کنم به کوي دلبر
اي جوشش چشمه خدايي
آيينه ذات کبريايي
نام تو اميد بخش دلهاست
ياد تو صفاي سينه ماست
آن سرور کائنات عالم
فخر دو جهان نبي حاتم
فرمود نماز رکن دين است
معراج قلوب مومنين است
 

توجه داشته باشید نام شاعر و آهنگساز این سرود در فایل پیوستی موجود می باشد ...

دریافت آهنگ با کلام ، بی کلام و متن سرود


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ 27 بهمن 1394برچسب:, ] [ 23:26 ] [ محمد سلطانی نژاد ]

متن و آهنگ سرود « من پیشتازم »

من پيشتازم ، من پيشتازم
من سرفرازم ، آينده سازم ) (2)
من پاسدار ايران زمينم
حامي قرآن ، سرباز دينم
من در بزرگي چون كهكشانم
در پيش دشمن ، آتشفشانم
من اهل كارم ، با ابتكارم
در زندگاني، برنامه دارم
در راه مكتب ، كوشاترينم
( با پشتكار و شور آفرينم ) (2)
فرزند پاك اسلام نابم  سرباز جانباز انقلابم
از رهبرخود، فرمان پذيرم
غير از ره او ،راهي نگيرم
 

برای دریافت آهنگ باکلام و بیکلام و متن این سرود به ادامه مطلب مراجعه کنید

دریافت آهنگ با کلام ، بی کلام و متن سرود


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ 27 بهمن 1394برچسب:, ] [ 23:26 ] [ محمد سلطانی نژاد ]

 

 

 

 


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ 27 بهمن 1394برچسب:, ] [ 23:26 ] [ محمد سلطانی نژاد ]

 

پوستر 40 نکته از احکام نماز « شماره 2 »

پوستر 40 نکته از احکام نماز « شماره 3 »

پوستر 40 نکته از احکام نماز « شماره 4 »

پوستر 40 نکته از احکام نماز « شماره 5 »

پوستر 40 نکته از احکام نماز « شماره 6 »

 

پوستر 40 نکته از احکام نماز « شماره 8 »

پوستر 40 نکته از احکام نماز « شماره 10 »


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ 27 بهمن 1394برچسب:, ] [ 23:26 ] [ محمد سلطانی نژاد ]


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ 27 بهمن 1394برچسب:, ] [ 23:26 ] [ محمد سلطانی نژاد ]


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ 27 بهمن 1394برچسب:, ] [ 23:26 ] [ محمد سلطانی نژاد ]


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ چهار شنبه 26 تير 1392برچسب:, ] [ 13:58 ] [ محمد سلطانی نژاد ]

احكام مسجد

مسأله 909. نجس كردن زمين و سقف و بام و طرف داخل ديوار مسجد حرام است و هر كس بفهمد كه نجس شده است بايد فوراً نجاست آن را برطرف كند و احتياط واجب آن است كه طرف بيرون ديوار مسجد را هم نجس نكنند و اگر نجس شود نجاستش را بر طرف نمايند.

مسأله 910. اگر نتواند مسجد را تطهير نمايد. يا كمك لازم داشته باشد و پيدا نكند، تطهير مسجد بر او واجب نيست ولي بنابر احتياط واجب، بايد به كسي كه مي‎تواند تطهير كند اطلاع دهد.

مسأله 911. اگر جايي از مسجد نجس شود و تطهير آن بدون كندن يا خراب كردن مقدار كمي از آن ممكن نباشد، بايد آنجا را بكنند يا خراب نمايند و پر كردن و ساختن آن قسمت هم واجب نيست مگر اين كه خود كسي كه نجس كرده خراب كند كه در اين صورت بنابر احتياط بايد آن قسمت را بسازد و يا پر كند. و اگر مسجد به نحوي نجس شده باشد كه براي تطهير آن ناچار باشند تمام مسجد را خراب كنند، خراب كردن آن جايز نيست، چنان چه متبرعي هم باشد كه بعد از تخريب آن را بسازد، جايز بودن خراب كردن آن مشكل است ولي اگر ممكن است بايد ظاهر آن را بنا بر احتياط تطهير نمايند، و اگر چيزي مانند آجر مسجد كه ممكن است آن را برگرداند، نجس شود، بايد بعد از تطهير آن را به مسجد برگرداند.

مسأله 912. اگر مسجدي را غصب كنند و به جاي آن خانه و مانند آن بسازند، يا بطوري خراب شود كه نماز خواندن در آن ممكن نباشد، باز هم نجس كردن آن حرام و تطهير آن واجب است.

مسأله 913. نجس كردن حرم ائمه: حرام است و اگر نجس شود چنان چه نجس ماندن آن بي‎احترامي باشد، تطهير آن واجب است، بلكه احتياط واجب آن است كه اگر بي‎احترامي هم نباشد آن را تطهير كنند.

مسأله 914. اگر حصير مسجد نجس شود، بايد آن را آب بكشند، ولي چنان چه نجاست حصير بي‎احترامي به مسجد باشد و به واسطه آب كشيدن، خراب مي‎شود و بريدن جاي نجس بهتر است، بايد آن را ببرند.

مسأله 915. بردن عين نجس ـ مانند خون ـ در مسجد اگر بي‎احترامي به مسجد باشد حرام است بلكه احتياط مستحب آن است كه اگر بي‎احترامي هم نباشد، عين نجس را در مسجد نبرند و نيز بردن چيزي كه نجس شده، در صورتي كه بي‎احترامي به مسجد باشد، حرام است.

مسأله 916. اگر مسجد را براي روضه‎خواني چادر بزنند و فرش كنند و سياهي بكوبند و اسباب چاي در آن ببرند، در صورتي كه اين كارها به مسجد ضرر نرساند و مانع نماز خواندن نشود، اشكال ندارد.

مسأله 917. زينت كردن مسجد به طلا حرام است بنابر احتياط واجب، و هم چنين است نقش كردن مسجد به صورت چيزهايي كه مثل انسان و حيوان روح دارد، و نقاشي چيزهايي كه روح ندارد، مثل گل و بوته مكروه است.

مسأله 918. اگر مسجد خراب هم بشود نمي‎توانند آن را بفروشند، يا داخل ملك و جاده نمايند.

مسأله 919. فروختن در و پنجره و چيزهاي ديگر مسجد حرام است و اگر مسجد خراب شود، بايد اينها را صرف تعمير همان مسجد كنند و چنان چه بدرد آن مسجد نخورد، بايد در مسجد ديگر مصرف شود ولي اگر بدرد مسجدهاي ديگر هم نخورد، مي‎توانند آن را بفروشند و پول آن را اگر ممكن است صرف تعمير همان مسجد و گرنه صرف تعمير مسجد ديگر نمايند.

مسأله 920. ساختن مسجد و تعمير مسجدي كه نزديك به خرابي مي‎باشد مستحب است و اگر مسجد به صورتي در آيد كه تعمير آن ممكن نباشد مي‎توانند آن را خراب كنند و دوباره بسازند بلكه مي‎توانند مسجدي را كه خراب نشده، براي احتياج مردم خراب كنند و بزرگتر بسازند.

مسأله 921. تميز كردن مسجد و روشن كردن چراغ در آن مستحب است و كسي كه مي‎خواهد مسجد برود، مستحب است خود را خوشبو كند و لباس پاكيزه و قيمتي بپوشد و ته كفش خود را وارسي كند كه نجاستي به آن نباشد و موقع داخل شدن به مسجد اول پاي راست و موقع بيرون آمدن، اول پاي چپ را بگذارد و هم چنين مستحب است از همه زودتر به مسجد آيد و از همه ديرتر از مسجد بيرون برود.

مسأله 922. وقتي انسان وارد مسجد مي‎شود، مستحب است دو ركعت نماز به قصد تحيت و احترام مسجد بخواند و اگر نماز واجب يا مستحب ديگري هم بخواند كافي است.

مسأله 923. خوابيدن در مسجد، اگر انسان ناچار نباشد و صحبت كردن راجع به كارهاي دنيا و مشغول صنعت شدن و خواندن شعري كه نصيحت و مانند آن نباشد مكروه است و نيز مكروه است آب دهان و بيني و اخلاط سينه را در مسجد بيندازد و گمشده‎اي را طلب كند و صداي خود را بلند كند ولي بلند كردن صدا براي اذان مانعي ندارد.

مسأله 924. راه‎دادن بچه و ديوانه به مسجد مكروه‎است و كسي كه پياز و سير و مانند اينها خورده كه بوي دهانش مردم را اذيت مي‎كند مكروه است به مسجد برود.


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ 18 بهمن 1391برچسب:, ] [ 17:18 ] [ محمد سلطانی نژاد ]

مكان نمازگزار

مكان نمازگزار نه شرط دارد:

شرط اول

آن كه مباح باشد.

مسأله 875. نماز خواندن در ملك غصبي اگرچه روي فرش و تخت و مانند اينها باشد، باطل است ولي نماز خواندن در زير سقف غصبي و خيمه غصبي مانعي ندارد، اگر تصرف در سقف يا خيمه صدق ننمايد.

مسأله 876. نماز خواندن در ملكي كه منفعت آن مال ديگري است، بدون اجازه صاحب منفعت باطل است، مثلاً در خانه اجاره‎اي اگر صاحب خانه يا ديگري بدون اجازه كسي كه آن خانه را اجاره كرده نماز بخواند، باطل است و هم چنين است اگر در ملكي كه ديگري در آن حقي دارد نماز بخواند، مثلاً اگر ميت وصيت كرده باشد كه ثلث مال او را به مصرفي برسانند، تا وقتي ثلث را جدا نكنند، نمي‎شود در ملك او نماز خواند.

مسأله 877. كسي كه در مسجد نشسته و يا رحل گذاشته اگر ديگري جاي او را غصب كند و در آن جا نماز بخواند باطل است.

مسأله 878. اگر در جايي كه نمي‎داند غصبي است نماز بخواند و بعد از نماز بفهمد، يا در جايي كه غصبي بودن آن را فراموش كرده نماز بخواند و بعد از نماز يادش بيايد، نماز

او صحيح است ولي كسي كه خودش جايي را غصب كرده، اگر فراموش كند و در آنجا نماز بخواند ، نمازش باطل است بنابر احتياط.

مسأله 879. اگر بداند جايي غصبي است ولي نداند كه در جاي غصبي نماز باطل است و در آنجا نماز بخواند، نماز او باطل مي‎باشد.

مسأله 880. كسي كه ناچار است نماز واجب را سواره بخواند چنان چه حيوان سواري يا زين آن غصبي باشد نماز او باطل است، و هم چنين است اگر بخواهد بر آن حيوان نماز مستحبي بخواند.

مسأله 881. كسي كه در ملكي با ديگري شريك است اگر سهم او جدا نباشد بدون اجازه شريكش نمي‎تواند در آن ملك تصرف كند و نماز بخواند.

مسأله 882. اگر با عين پولي كه خمس و زكات آن را نداده ملكي بخرد، تصرف او در آن ملك حرام و نمازش هم در آن باطل است.

مسأله 883. اگر صاحب ملك به زبان، اجازه نماز خواندن بدهد و انسان بداند كه قلباً راضي نيست، نماز خواندن در ملك او باطل است و اگر اجازه ندهد و انسان يقين كند كه قلباً راضي است نماز صحيح است.

مسأله 884. تصرف در ملك ميتي كه خمس يا زكات بدهكار است، حرام و نماز درآن باطل است، ولي اگر بدهي او را بدهند يا ضامن شوند كه ادا نمايند، به نحوي كه دين از عهده ميت ساقط شود، جايز است و اگر عين زكات يا خمس در مال ميت موجود باشد فقط تصرف و نماز در آن عين قبل از ادا جايز نيست ولي تصرف و نماز در غير آن اشكال ندارد.

مسأله 885. تصرف در ملك ميتي كه به مردم بدهكار است، حرام و نماز در آن باطل است ولي اگر ضامن شوند كه قرض‎هاي او را بپردازند، يا اين كه طلبكار و وصي ميت، اجازه بدهند، تصرف و نماز در ملك او مانعي ندارد و اگر ميت بدهكار افرادي است كه حاكم شرع بر آنها ولايت دارد، اذن حاكم معتبر است.

مسأله 886. اگر ميت قرض نداشته باشد ولي بعضي از ورثه او صغير يا ديوانه يا غايب باشند، تصرف در ملك او بدون اذن ولي شرعي حرام و نماز درآن باطل است.

مسأله 887. نماز خواندن در مسافرخانه و حمام و مانند اينها كه براي واردين آماده است اشكال ندارد، ولي در غير اين قبيل جاها در صورتي مي‎شود نماز خواند، كه مالك آن اجازه بدهد، يا حرفي بزند كه معلوم شود، يا اطمينان حاصل شود كه براي نماز خواندن اذن داده است، مثل اين كه به كسي اجازه دهد در ملك او بنشيند و بخوابد، كه از اينها فهميده مي‎شود براي نماز خواندن هم اذن داده است.

مسأله 888. در زمين بسيار وسيعي كه براي بيشتر مردم مشكل است موقع نماز از آنجا به جاي ديگر بروند، بي‎اجازه مالك مي‎شود نماز خواند ولي اگر بداند كه مالك زمين راضي نيست احوط آن است كه در آنجا نماز نخواند.

شرط دوم

آن كه مكان نمازگزار بي‎حركت باشد.

مسأله 889. مكان نمازگزار بايد بي‎حركت باشد و اگر به واسطه تنگي وقت يا جهت ديگر ناچار باشد در جايي كه حركت دارد، مانند اتومبيل و كشتي و ترن نماز بخواند، به قدري كه ممكن است بايد استقرار و قبله را رعايت نمايد و اگر آنها از قبله بطرف ديگر حركت كنند، بطرف قبله برگردد.

مسأله 890. نماز خواندن در اتومبيل و كشتي و ترن و مانند اينها، وقتي ايستاده‎اند مانعي ندارد.

مسأله 891. روي خرمن گندم و جو و مانند اينها كه نمي‎شود بي‎حركت ماند نماز باطل است.

شرط سوم

آن كه در جايي نماز بخواند كه احتمال بدهد مي‎تواند در آنجا نماز را تمام كند.

مسأله 892. بنابر احتياط، در جايي نماز بخواند كه اطمينان داشته باشد نماز را تمام مي‎كند و در جايي كه به واسطه احتمال باد و باران و زيادي جمعيت و مانند اينها اطمينان ندارد كه بتواند نماز را تمام كند، احتياط آن است كه نماز نخواند هر چند با احتمال امكان تمام كردن نماز، خواندن نماز جايز است ولي با اطمينان به عدم امكان نماز صحيح نيست.

شرط چهارم

آن كه ماندن در آن مكان حرام نباشد.

مسأله 893. نماز در جايي كه تار و مانند آن استعمال مي‎كنند و زير سقفي كه نزديك است خراب شود، باطل است.

مسأله 894. بودن مرد و زن نامحرم در اطاقي كه كسي در آنجا نيست و كسي هم نمي‎تواند وارد شود حرام است و نمازشان هم در آنجا صحيح نيست ولي اگر يكي از آنان مشغول نماز باشد و ديگري كه با او نامحرم است وارد شود نماز او اشكال ندارد.

مسأله 895. مكروه است زن در نماز جلوتر از مرد يا محاذي با او بايستد و بهتر است طوري بايستد كه جاي سجده او كمي از جاي ايستادن مرد عقب‎تر باشد.

مسأله 896. اگر زن برابر مرد يا جلوتر بايستد نماز هر دو صحيح است چه با هم وارد نماز شوند يا به ترتيب، بلي ثواب نماز هر كدام كه بعد مشغول نماز شده‎اند كمتر است ولي بنابراحتياط مؤكد سزاوار است در صورتي كه هر دو با هم وارد نماز شوند، هر دو و در صورتي كه به ترتيب وارد شده باشند كسي كه بعد وارد شده نماز را اعاده نمايد.

مسأله 897. اگر بين مرد و زن، ديوار، يا پرده، يا چيز ديگري باشد كه يكديگر را نبينند، يا بين آنان اقلا ده ذراع كه تقريباً پنج ذرع مي‎شود، فاصله باشد، چنان چه زن برابر مرد يا جلوتر از او باشد نماز هر دو صحيح است و كراهت هم ندارد و هم چنين است اگر مكان يكي از آنان به قدري بلند باشد كه نگويند، زن جلوتر از مرد يا برابر او ايستاده است.

شرط پنجم

آن كه روي چيزي كه ايستادن و نشستن روي آن حرام است، مثل فرشي كه اسم خدا بر آن نوشته شده نماز نخواند.

شرط ششم

آن كه در جايي كه سقف آن كوتاه است و نمي‎تواند در آنجا راست بايستد، يا به اندازه‎اي كوچك است كه جاي ركوع و سجود ندارد، نماز نخواند و اگر ناچار شود كه در چنين جايي نماز بخواند، بايد به قدري كه ممكن است قيام و ركوع و سجود را به جا آورد.

شرط هفتم

آن كه مساوي يا جلوتر از قبر پيغمبر و ائمه: نماز نخواند.

مسأله 898. بنابر احتياط واجب بايد جلوتر يا مساوي با قبر پيغمبر و امام عليهماالسلام نماز نخواند.

مسأله 899. اگر درموقع نماز چيزي مانند ديوار بين نمازگزار و قبر مطهر باشد كه بي‎احترامي نشود اشكال ندارد، ولي فاصله شدن صندوق شريف و ضريح و پارچه‎اي كه روي آن افتاده كافي نيست.

مسأله 900. احتياط واجب آن است كه در خانه كعبه و بر بام آن نماز واجب نخوانند، ولي در حال ناچاري اشكال ندارد.

مسأله 901. خواندن نماز مستحب در خانه كعبه و بر بام آن اشكال ندارد بلكه مستحب است در داخل خانه مقابل هر ركني دو ركعت نماز بخوانند.

شرط هشتم

آن كه مكان نمازگزار اگر نجس است بطوري تر نباشد كه رطوبت آن به بدن يا لباس او برسد، ولي جايي كه پيشاني را بر آن مي‎گذارد اگر نجس باشد، اگر چه خشك هم باشد نماز باطل است و احتياط مستحب آن است كه مكان نمازگزار اصلا نجس نباشد.

شرط نهم

آن كه جاي پيشاني نمازگزار از جاي زانوها و سر انگشتان پاي او بيش از چهار انگشت بسته پست‎تر يا بلندتر نباشد و تفصيل اين مسأله در احكام سجده گفته مي‎شود.

جاهايي كه نماز خواندن در آنها مستحب است

مسأله 902. در شرع مقدس اسلام بسيار سفارش شده است، كه نماز را در مسجد بخوانند و بهتر از همه مسجدها مسجد الحرام است و بعد از آن مسجد پيغمبر صلي الله عليه و آله و بعد از آن مسجد كوفه، و بعد از آن مسجد بيت المقدس، و بعد از آن مسجد جامع هر شهر، و بعد از آن مسجد محله و بعد از آن مسجد بازار است.

مسأله 903. براي زن نماز خواندن درخانه بلكه در صندوقخانه و اطاق عقب بهتر است.

مسأله 904. نماز در حرم ائمه: مستحب بلكه بهتر از مسجد است و نماز در حرم مطهر حضرت امير المؤمنين عليه‌السلام برابر با دويست هزار نماز است.

مسأله 905. زياد رفتن به مسجد و رفتن در مسجدي كه نمازگزار ندارد، مستحب است و همسايه مسجد اگر عذري نداشته باشد، مكروه است در غير مسجد نماز بخواند.

مسأله 906. مستحب است انسان با كسي‎كه در مسجدحاضر نمي‎شود غذا نخورد و در كارها با او مشورت نكند و همسايه او نشود و از او زن نگيرد و به او زن ندهد.

جاهايي كه نماز خواندن در آنها مكروه است

مسأله 907. نماز خواندن در چند جا مكروه است و از آن جمله است: حمام، زمين نمك‎زار، مقابل انسان، مقابل دري كه باز است، در جاده و خيابان و كوچه اگر براي كساني كه عبور مي‎كنند زحمت نباشد و چنان چه زحمت باشد حرام و نماز باطل است، مقابل آتش و چراغ و در آشپزخانه و هر جا كه كوره آتش باشد، مقابل چاه و گودالي كه محل بول باشد، روبروي عكس و مجسمه چيزي كه روح دارد مگر آن كه روي آن پرده بكشند، در اطاقي كه جنب در آن باشد، در جايي كه عكس باشد اگر چه روبروي نمازگزار نباشد، مقابل قبر، روي قبر، بين دو قبر و در قبرستان.

مسأله 908. كسي كه در محل عبور مردم نماز مي‎خواند، يا كسي روبروي او است مستحب است جلوي خود چيزي بگذارد و اگر چوب يا ريسماني هم باشد كافي است.


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ 18 بهمن 1391برچسب:, ] [ 17:18 ] [ محمد سلطانی نژاد ]
صفحه قبل 1 2 3 4 صفحه بعد
.: Weblog Themes By Weblog Skin :.
درباره وبلاگ

به وبلاگ من خوش آمدید
امکانات وب

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 1
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 1
بازدید ماه : 66
بازدید کل : 6655
تعداد مطالب : 35
تعداد نظرات : 0
تعداد آنلاین : 1


تماس با ما

کد متحرک کردن عنوان وب